بنزین گران شد.
وضعیت معاش امت متوسط و محروم بیش از پیش دچار ابهام و سردرگمی‌ شد. خیابان‌های تهران و بسیاری از شهرهای ایران مقارن با برف پائیزی و زیبای پایتخت با طعم اعتراض مسدود شد. اخبار متعدد تخریب‌ها و آشوب‌ها و . دل خیلی از دوست‌داران کشور و انقلاب را لرزاند. و البته هزینه‌های روانی اقدام ناگهانی دولت در شب میلاد نبی اکرم (ص) خیلی بیش‌تر از هزینه‌‌های تخریب‌ها و اعتراضات بود. این‌ها اما باعث شد تا رویه‌های تصمیم‌گیری این روزهای کشور را جدی‌تر بگیریم و دل‌مان برای «جمهوریت» در حال زوال‌مان به تپش بیافتد.
در خبرها و گفت‌گوهای خبری مشخص شد که این تصمیم از اساس تصمیم دولت نیست بلکه تصمیم «شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه‌گانه» بوده است. شورایی که براساس یک صحبت نقل شده از رهبری و به تلقی سران قوا برای عملیاتی کردن راه‌بردهای اقتصادی کشور در دوران تحریم شکل گرفته است. یعنی آمده که مثلا کار جهادی کند و ضعف ساختار را جبران کند.
اما همه مشکلات ظاهرا در همین جاست و حالا با حرکت ناگهانی این شورای خودخوانده، سوال از چرایی وجود این شورا می‌تواند قوت بگیرد.

Displaying «شورای عالی» یا «جمهوریت»

شورایی که هرچند ابتکار دولتی‌ست که برخلاف فرمایش ره‌بری، امثال من نمی‌توانند اصلا به آن‌ خوش‌بین باشند، اما سه قوه را شریک در جرم کرده است.
ببینید «جمهوریت» ساده است:
- رئیس جمهور کشور شان ریاست اجرایی کشور را دارد.
- قوه مقننه با خرد جمعی برآمده از رای ملت که از دورترین نقاط کشور تا مرکز ایران نماینده در کنار هم دارد، وظیفه ریل‌گذاری و قانون‌گذاری دارد. یعنی رئیس جمهور «باید» به این خرد جمعی گردن بگذارد و چرخه‌ی میان قانون‌گذار و مجری هیچ‌گاه نباید خدشه شود.
- قوه قضائیه این وسط حاکم است. ناظر است و مراقب. و باید مواظبت کند تا این چرخه به تخلف نیافتد.
- و البته ما در ایران برای حل اشکالات اساسی جمهوریت صرف و نسبتی با اصول اسلام و حقانیت برای آن می‌فهمیم، آمده‌ایم و قطب راه‌بری تحت عنوان «ولایت فقیه» به آن افزوده‌ایم و طبعا «جمهوری اسلامی» هستیم نه «جمهوری». که این‌ها همه قانون اساسی این کشور است و اگر کسی همین‌ها را برنمی‌تابد در واقع نه جمهوریت ما را برتافته و نه اسلامیت ما را که روی سخن من با او نیست.
حالا آقایان چه کرده‌اند؟
جمعی از قوه مقننه به انتخاب رئیس قوه با جمعی از مجریه و قضائیه کنار هم می‌نیشنند و تمام این چرخه را دور می‌زنند و مصوبات‌شان عین قانون به اجرا درمی‌آید.
در این ساختار عجیب و غریبِ غیرمردم‌سالانه‌:
- رئیس مجلس که عملا در قانون تنها شان ریاست جلسات مجلس را دارد وگرنه یک نماینده مانند باقی نمایندگان است و رای ش هم یکی‌ مانند بقیه، حالا یک نخبه‌ی خودخوانده است که با اذناب‌ش می‌آید و می‌تواند یک‌تنه قانون ببرد و از همه مجاری صحن علنی گرفته تا شورای نگهبان ردش کند و یک شبه ملت را به جان هم بیاندازد.
- رئیس جمهور حالا دیگر هم قانون می‌گذارد و هم اجرا می‌کند! چرخه به یک نقطه بدل شده است.
- رئیس قوه قضا هم دیگر شان نظارتی ش را از دست داده چون خود هم‌پاله‌گی ارکان دیگر شده و چیزی که خودش امضا کرده را کجا می‌تواند نظارت و پاس‌داری کند!!! او که باید بیرون می‌ایستاد تا همیشه ناظر و محق باشد حالا خودش را بازی داده‌اند! (و متاسفانه ریاست قوه قضائیه فعلی امیدی را ناامید کرد و این بازی پیران فرتوت اما باهوش را خورد و در این معادله قرارگرفت. )
همه چیز به ظاهر قانونی‌ست؛ این‌ها به زعم خودشان اجازه از ره‌بری گرفته‌اند تا این شورا را برقرارکنند و حتی اگر این اجازه رسمی و قانونی، سوتفاهمی بود بعد از تایید غافل‌گیرانه ره‌بری بر تصمیم اخیر و اغتشاش‌افرین این شورا، حالا دیگر جرات نمی‌کند کسی که این اجازه را هم سوتفاهم قلم‌داد کند! ره‌بری هزینه‌ی بزرگی پای این دولت و این ساختار کرد؛ هزینه‌ای که هرچند عاشقان و محبان حضرت آیت‌الله العظمی ‌ای (که سایه‌ آرامش‌بخش‌ش بر این کشور مستدام باد) از کنار آن ساده بگذرند اما هزینه‌ی بزرگی برای مقام ره‌بری‌ست و سخت می‌شود آن را فهمید و فهماند.
چیزی که این میان خدشه شده نظم ساختاری سه قوه‌ای‌ست که قانون اساسی آن‌ها را مکمل هم می‌بیند و نیز خلاصه کردن هر قوه در افراد شاخص آن که این خطا به خصوص در برخورد با قوه مقننه خیلی به چشم می‌آید. این از اساس یعنی «رد جمهوریت» و تقلیل آن به «یک شورای بزرگان قوم» که هرچند به تایید یا اجازه یا مسامحه ره‌بری باشد دارد به تصور و تلقی اجازه یک رکن از «جمهوری اسلامی» رکن دیگر را می‌زند. این اصلا مسامحه ندارد. چه این که وقتی امتی بگذارند امام‌شان زیر بار تصمیم دیگران برود و بعد بنشینند و به تبعیت از امام‌ یا راه‌برشان دعوت به سکوت کنند، تا کربلا پیش خواهند رفت
چرخه قبلی ولو با نمایندگان تَکراری و در منظر عموم مردم و نیز چشم بینای شورای نگهبان حداقل اجازه تک‌تازی مستانه را از قوا می‌گیرد و نهال امید این روزها به ارکانی نظیر #قوه_قضائیه که داشتند دل‌گرم‌مان می کردند هم این قدر زود به محاق نمی‌رود.

شخصا که شکل‌گیری این شورا را دامی می‌دانم که همه را شریک جرم این روزهای دولت می‌کند.
و نیز صداسف که تایید ضمنی ره‌بری بر تصمیم اجماعی سران قوا، مجلس را اخته کرد و صدای بچه حزب‌اللهی‌ها را برید و همه را به کنج خفقان فرستاد.

جوان‌مردان فریاد بزنید! چه بسا امام‌تان هم از شما همین فریاد‌های دل‌گرم‌کننده را می‌خواهد.

*تصویر از جلسه سران قوای اخیر که با حضور رئیس قوه قضائیه اخیر باشد نیافتم. هنوز دوست دارم این تصمیم در همان شورای قبلی گرفته می‌شد؛ جایی که حتی یک امید هم نبود که این طور نشود.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ری را وبلاگ طنین صدای عشق استاد معین نسیم دیزاین me پنجره نسیم Trent محمدعلی صداقت زنبق new marketing